کد مطلب:35785
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:21
آيا «قضا و قدر» منافاتي با اختيار و آزادي انسان ندارد؟
قضا و قدر در افعال انسان با اختيار و آزادي او كمترين منافاتي ندارد. زيرا تقدير الهي دربارة انسان همان فاعليت ويژة او است، و آن اينكه، او يك فاعل مختار و مريد بوده و فعل و ترك هر عملي در اختيار او است. قضاي الهي در مورد فعل انسان قطعيت و حتميت فعل است پس از اختيار و ارادة او.
به تعبير ديگر: آفرينش انسان با اختيار و آزادي آميخته و اندازهگيري شدهاست، و قضاي الهي جز اين نيست كه هرگاه انسان از روي اختيار، اسباب فعلي را پديد آورد، تنفيذ الهي از اين طريق انجام گيرد.
برخي از افراد، گنهكاري خود را مولود تقدير الهي دانسته و تصور كردهاند جز راهي كه رفتهاند، راه ديگري در اختيار آنها نبودهاست، در حالي كه خرد و وحي اين پندار را محكوم ميكنند. زيرا از نظر خرد، انسان با تصميم خود سرنوشت خويش را برگزيده است، و از نظر شرع نيز او ميتواند انساني شاكر و نيكوكار يا كفران كننده و بدكار باشد، چنانكه ميفرمايد: «إِنّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمّا شاكِراً وَ إِمّا كَفُوراً» انسان/3.
در عصر رسالت گروهي از بتپرستان، گمراهي خود را معلول مشيت الهي پنداشته و ميگفتند اگر خواست خدا نبود ما بتپرست نميشديم! قرآن كريم پندار آنان را چنين نقل ميكند: «سَيَقُولٌ الّذينَ أَشْرَكوا لَو شاءَ اللهُ ما أَشْرَكْنا وَ لا آباءُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَيءٍ» انعام/148: [مشركان خواهند گفت: اگر خدا ميخواست ما و پدرانمان مشرك نميشديم و چيزي را حرام نميكرديم]. سپس در پاسخ آنان ميفرمايد:
«كَذلِكَ كَذَّبَ الّذينَ مَنْ قَبْلِهِمْ حَتّي ذاقُوا بَأْسَنا»: [پيشينيان نيز چنين دروغ گفتند، تا اينكه عذاب ما را چشيدند].
در پايان يادآور ميشويم سنتهاي كلي خداوند در جهان آفرينش كه گاه به سعادت انسان و گاه به زيان و شقاوت او تمام ميشود، از مظاهر قضا و قدر الهي است، و اين بشر است كه با اختيار خود يكي از آن دو را برميگزيند.
: آية الله جعفر سبحاني
منشور عقايد اماميه
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.